پست جنوب
نویسنده:
آنتوان دو سنت اگزوپری
امتیاز دهید
✔️ کتاب پست جنوب، الهام گرفته شده از وقایع پروازهای خود اگزوپری است. اگزوپری خلبان در این داستان، مجبور به فرود اضطراریست. زیرا هواپیمایش به سختی آسیب دیده، که همین فرود اضطراری حوادث خطرناک و هیجانانگیزی را با خود بدنبال دارد.
خلبان جوان و تازهکار عاشق، برنیس از عشق ژنوییو مجنون شده است. این عشق هیجانانگیز، برنیس را کاملا از آنچه که در اطرافش رخ میدهد بیخبر ساخته و همین عشق موجب میگردد اتفاقات و حوادث گوناگونی برای این خلبان عاشق پیشه رخ دهد. از یک طرف شغلش و از طرف دیگر عشق بیپایانش او را لحظهای رها نمیکنند. بر اساس رمان پست جنوب (Courrier sud) در سال 1937 نیز فیلمی ساخته شده است.
گزیده ای از کتاب:
زمین، ازاین بالا، عریان و بی جان بنظر می رسد؛ هواپیما فرود می آید و زمین جامه می پوشد. بیشه زاران عرصه زمین را پوشانده اند. دره هاو تپه ها در پهنه زمین تلاطمی بپامی دارند. براستی که زمین نفس می کشد. کوهی که اوبرفرازش پرواز می کند، مانند سینه غولی دراز کشیده است؛ غولی که اعضا وجوارحش بادکرده است. او نزدیک می شود. جریان امور همچون سیلابی درشتاب است. این جهان یکپارچه درگریز است. افقی روشن درختان وخانه ها وروستاها را از هم جدا می کند. اودر پشت سرش، تا انحراف گاه به آنها چشم می دوزد. سرزمین آلیکانت بالا وپایین می آید وسرانجام سر جایش قرار می گیرد، چرخ ها برروی این سرزمین بوسه می زنند و لحظه به لحظه بآن نزدیک می شوند...
بیشتر
خلبان جوان و تازهکار عاشق، برنیس از عشق ژنوییو مجنون شده است. این عشق هیجانانگیز، برنیس را کاملا از آنچه که در اطرافش رخ میدهد بیخبر ساخته و همین عشق موجب میگردد اتفاقات و حوادث گوناگونی برای این خلبان عاشق پیشه رخ دهد. از یک طرف شغلش و از طرف دیگر عشق بیپایانش او را لحظهای رها نمیکنند. بر اساس رمان پست جنوب (Courrier sud) در سال 1937 نیز فیلمی ساخته شده است.
گزیده ای از کتاب:
زمین، ازاین بالا، عریان و بی جان بنظر می رسد؛ هواپیما فرود می آید و زمین جامه می پوشد. بیشه زاران عرصه زمین را پوشانده اند. دره هاو تپه ها در پهنه زمین تلاطمی بپامی دارند. براستی که زمین نفس می کشد. کوهی که اوبرفرازش پرواز می کند، مانند سینه غولی دراز کشیده است؛ غولی که اعضا وجوارحش بادکرده است. او نزدیک می شود. جریان امور همچون سیلابی درشتاب است. این جهان یکپارچه درگریز است. افقی روشن درختان وخانه ها وروستاها را از هم جدا می کند. اودر پشت سرش، تا انحراف گاه به آنها چشم می دوزد. سرزمین آلیکانت بالا وپایین می آید وسرانجام سر جایش قرار می گیرد، چرخ ها برروی این سرزمین بوسه می زنند و لحظه به لحظه بآن نزدیک می شوند...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پست جنوب
آنتوان دو سنت اگزوپری ، روحی که از ورای هستی، به هستی و به نیک اندیشی جهان می نگریست. نگاهی که شاید در حین پروازهای بی شمارش بر فراز مدیترانه ای بیکران جسته بود و اندیشه های این چنینی را گاه از زبان ( شازده کوچولو ) و گاه از زبان ( برنی ) در پست جنوب، واگویه می کرد:
« برنی روزی پیش من اعتراف می کردی :
« آن چه را که حدس می زدم یافته ام ، خود را ورای هر چیز پنهان می کرد ، به نظرم می رسید که با کوشش آن را می فهمم و سرانجام آن را می شناسم و از وجود دوستی که هرگز نتوانستم کشف کنم برگشته و منقلب می شدم .... » (ص 50 : متن کتاب)
او در این جهان بیکران در می یابد که تنها با همراه بودن با خویشتنی یگانه است که می تواند به عمق خویشتن خویش راه یابد و آن را باز یابد و پرواز و سفر و حلول در کشف مسیرهای بکر و نا آشنا ، مکاشفه ای بی بدیل است ...
« چشمه را باز یافتم ، این اوست که نیاز دارم تا سفر را برایم دلپذیر کند ، او در این جا حضور دارد . به ان ماوا گرفته در دل ، او را باز یافتم ، آن گونه که مفهوم اشیاء را باز می یابند و در کنار او در دنیایی گام می زنم که در آن سرانجام درون را کشف می کنم (ص 49-50 : متن کتاب)
از نگاه اگزوپری ، دوست داشتن به مفهوم متولد شدن است ، به ویژه وقتی که با دیدی ورای زیستن به آن نگریسته شود ( همان نگاهی که جک لندن در « مارتین ایدن » آن را به زیباترین شکل توصیف می کند ، زمانی که مارتین خسته از بودن خویش خود را به آب های اقیانوس می سپارد:
« اما تصور می کنم که برای تو دوست داشتن یعنی متولد شدن ... و این حقیقتی است که در برخی کلمات ، انگار ساده ترین کلمات از چنان قدرتی سرشارند که به راحتی می توان عشق را نشر و نما داد ... زیستن بدون شک ، چیز دیگری است.( ص 77-78: متن کتاب)
پ. ن :
- سنت اگزوپری جوان به دختر زیبایی دل بسته بود که خانواده دختر به سبب زندگی نامنظم و پرحادثه هوایی با ازدواج آن دو مخالفت کردند. نشانهای از این عشق را در اولین اثرش به نام "پیک جنوب" Courrier Sud (1929) میتوان دید.
- «پیک جنوب» یا پست جنوب اگزوپری یادگار زمانی است که نویسندهٔ هوانورد در میان قبایل صحرانشین مراکش به سر میبرد. هنگام بازگشت به فرانسه نخستین ره آوردی که با خود آورد، دستنویس کتاب پیک جنوب بود. او این نوشته را به وسیلهٔ پسر عمویش به چند تن از ادیبان و نویسندگان فرانسه نشان داد، و آنان بیش از حدّ انتظار تشویقش کردند. در همین اوان یکی از ناشران سرشناس پاریس قراردادی برای انتشار پیک جنوب و چند نوشته دیگر با او بست و آنگاه اگزوپری به ارزش کار خود پی برد.
- با سپاس از جناب بزرگ در بزرگ برای آپلود این کتاب بسیار ارزشمند جهت مطالعه اهل کتاب .
بسیار ممنون که لطف کردید و این کتاب رو آپلود کردید. کتابهای اگزوپری نمی دونم چرا نایاب شدن.
من یادمه حتا 3-4 سال پیش یه کتاب بود به اسم قلعه توی بازار بود، اما این روزا از هر کتابفروشی می پرسم می گن نشنیدن. حالا اگه کارهای اگزوپری رو بیشتر بگذارید ممنون می شم. مرسی